کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - دوچرخهی عزیزم، تو همیشه برای ما خوب بودی. هیچگاه چرخهایت پنچر یا خراب نشد وهیچوقت زنجیرهایت در نرفت! محکم به سوی جلو حرکت کردی؛ جلو یعنی آینده! یادمان دادی که بدون ترس به آینده نگاه کنیم. وقتي از آلودگی هوا، زباله، صرفهجویی در آب حرف میزنی، میدانیم که نگران آیندهمان هستی. میفهمیم که میخواهی آیندهي بدون هیچ عیب و نقصی داشته باشیم. بهخاطر توهم که مانند دوستی مهربان کمک و یاورمان بودی، به حرفهایت گوش میدهم. چشم! دیگر در مصرف آب صرفهجویی میکنم. چشم! دیگر برای کاهش آلودگی هوا کمک میکنم. امیدوارم , ...ادامه مطلب
كاردستي کاکتوسهای سنگی کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - آلاله نیرومند:اگر از آنهایی هستید که همیشه فراموش میکنند به گلهایشان آب بدهند و گیاهانشان از دستشان در عذابند، کاکتوسهای سنگی پیشنهاد مناسبی است! حتي در اين هواي گرم تابستان هم به آب نيازي ندارند و بههرحال داشتن چند كاكتوس سرحال و قبراق در كنار پنجره خيلي ميچسبد! مخصوصاً كه نيازي به مراقبت و نگهداري هم ندارند و هميشه شاد و خندان و پرگل ميمانند. 1. داخل گلدان را تا نيمه با كمي كاغذ يا روزنامهي باطلهي مچالهشده پر كنيد و بعد تا لبهي گلدان روي آن خاك بريزيد. 2. چند سنگ خوش,کاکتوس های سنگی ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - اصغر بادپر:درست که فکر میکنم میبینم خیلی وقتها از قضاوت دیگران دربارهی خودم ناراحت شدهام. درست که فکر میکنم مرز باریکی بین حسادت، غیبت و قضاوت وجود دارد. درست که فکر میکنم تقریباً بیشتر لحظههای روز هم در معرض قضاوت کردن قرار میگیرم و هم از سوی دیگران قضاوت میشوم. پس این موضوع بسیار مهم است. قبلاً در کتابها بود و در دفترهای یادگاری و خاطرات؛ حالا صفحات دنیای مجازی پر شده از توصیههای اخلاقی؛ هر روزدهها تصویر، متن و قصه برای ما ارسال میشود که نکتههای اخلاقی و انسانی را به ما یادآوری میکن,کمی با کفش های من راه برو ...ادامه مطلب
رتبههاي دوم مسابقهى «كفشهايت كو؟» کفشهایت اینجاست! کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - کفشها ما را به مقصد میرسانند و اینجا مقصد دوم مسابقهی ماست. كفش نو روز پنجشنبه، خورشیدخانم یک جفت کفش نو برای خودش خرید، اما چون دستهکلید نداشت، در انتظار آمدن مادرش پشت در خانه به گلابی خوردن ادامه داد. ملیکا نادری 13 ساله از تهران متينه خداوردي، 14 ساله از شهر قدس يك كيلو گلابي پنجشنبه، هنگامی که نظارهگر غروب خورشید بودم، با صدای دستهکلید پدربزرگ به همراه یک کیلو گلابی در دست، در حالی که کفشهای خود را از پای درمیآورد، مرا به خود آورد. آ, ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > دانش - پگاه شفتی:در دنیای فناوری، عادت کردهایم که همیشه به آینده نگاه کنیم. اما شاید نگاهی به گذشته هم بیفایده نباشد. بهخصوص اگر بفهميم بسياري از مخترعان مشهور در عصر گذشته، خودشان مبدع اختراعشان نبودهاند و درواقع ايدههاي كسان ديگري را پيگيري كردهاند و بعدها از دستيابي به اختراعي فوقالعاده خبر دادهاند. اگر به شما بگويند گراهام بل، مخترع تلفن، اين ايده را اولين بار از كس ديگري گرفته و ايدهي خودش نبوده، چه فكري ميكنيد؟ اديسون چهطور؟ ميدانستيد حتي او هم اولين بار گرفتن نور از برق را در نظرهاي شخص ديگري پيدا كرد و, ...ادامه مطلب
نيايش شمعهای کوچک کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خانه فیروزهای > بلند نوین:تو را دوست دارمکه نور زندگی من هستیاز پس ابرها برایت دست تکان میدهم تو در تاریکیها شمعهای کوچکی روشن میکنی که به من امید میدهد تو امید منی در تاریکیهای جهان سعی میکنم این شمع را روشن نگه دارم! Let's block ads! بخوانید,شمع های کوچک ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خسته و گرمازده و عصبانی میرسم به خانهی مامانجانم. تا در را به رویم باز میکند، انگار همهچیز را میفهمد. میفهمد هوای بیرون چهقدر داغ و ترافیک چهقدر آزاردهنده است. ميفهمد نمرهي امتحان زبانم كم شده و ميفهمد با رانندهي تاكسي دعوايم شده. ميفهمد از بستنيخوردنهاي روزهاي اول تابستان چاق شدهام و كلافهام. ميفهمد كه هر لحظه ممكن است بزنم زير گريه. همهي اينها را ميفهمد و تا بخواهم لباسهاي بيرون را از تنم بكنم، تا بخواهم زبان باز كنم به, ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > آثار نوجوانان - الآن که دارم مدارکم را برای خبرنگار افتخاری میفرستم، به خیلی چیزها فکر میکنم. قبلاً که جملهی «زمان خیلی زود میگذره» را باور نمیکردم. شاید هم نمیخواستم باور کنم. برایم حرف بیمعنایی بود. یاد روزهایی میافتم که به نوشتهی «خبرنگار افتخاری از شهر ايكس» زیر شعر و داستان بچهها غبطه میخوردم. شعر بعضی از بچهها را میبریدم و لای دفترهایم میگذاشتم. بعضی صفحهها را تا میکردم و نگه میداشتم. به این فکر میکنم که شاید کسی هم شعرهای مرا لای دفترهای, ...ادامه مطلب
در مراسم اهداي جوايزدوازدهمين جشنوارهي مطبوعات كودك و نوجوان اعلام شد دوچرخه و همشهری بچهها نشریههای برتر از نگاه مخاطبان کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - بعد از ظهر دوشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۵۲ لوح زرین، دیپلم افتخار و لوح تقدیر دوازدهمین جشنوارهی مطبوعات کودک و نوجوان به فعالان برتر این گروه از نشریهها اهدا شد. به گزارش خبرنگار هفتهنامهي دوچرخه، در مراسم اهداي جوايز اين جشنواره كه در سالن غدير مركز آفرينشهاي فرهنگيهنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان برپا شد، آثار منتشرشده در نشريهي دوچرخه هشت جايزه، سهچرخه دو جايزه و ه,دوچرخه همشهری,دوچرخه همشهری آنلاین ...ادامه مطلب
آشنايي با رشتهي عكاسي لحظههای گرمی که همیشه میمانند کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - معرفی رشتههای دانشگاهی > سیدسروش طباطباییپور:روز پایانی جشنوارهی هنرستان بود و در هر کلاسی، نمایشگاهی برپا! همهی بچهها هم پدر و مادر و عمه و خالهشان را راه انداخته بودند تا پز آثار هنریشان را بدهند. اما دم در كلاسي كه بچههاي رشتهي عكاسي، آثارشان را به در و ديوار زده بودند، بحث داغي در گرفت: من: اي بابا، مگه عكاسي هم هنره؟ چليك!چليك! اين روزها، گربههاي محلهي ما هم عكاسي ميكنن؛ اين كه نشد هنر! تنها ويژگي خوب عكاسي، ثبت لحظههاي زندگيه. بهخصوص كه گوشيهاي موبايل هم ديگه دوربين دارن و خودشون بهشكل اتوماتيك، نور و سرعت و چيزهاي ديگه رو تنظيم ميكنن و تموم! آقاي تيزبين، معلم رشتهي عكاسي: سلام پسرم؛ بيا توي كلاس و به عكسهاي بچهها و عكسهاي منتخب جهان نگاهي بينداز تا با هم بيشتر صحبت كنيم. البته بخشي از حرفات درسته. اما بايد بدوني كه عكاسي، فقط نور و كادر و سرعت مناسب نيست. وقتي يه عكس ارزش هنري پيدا ميكنه كه علاوه بر ويژگيهاي فني، فكر و انديشهي عكاس هم در اون ديده بشه. يه عكاس بايد چيزهايي رو ببينه كه ديگران نميبينن. يا بايد به سوژههاش، از زاويهاي نگاه كنه كه ديگران نگاه نميكنن. گوشهايم حسابي سرخ شده بود. آخر آقاي تيزبين را ته كلاس نديده بودم. مِنمِنكنان، وارد كلاس شدم و به تابلوها نگاه كردم. گفتم: «آخ...آخه... من كه فكر ميكنم عكاسي فقط شكار لحظه است و اگر اون لحظه باشي، ميتوني اون رو شكار كني و بهترين عكس دنيا رو بگيري و... و اين ماجرا ديگه احتياج به كلاس و درس و دانشگاه نداره! فقط احتياج به شانس داره.» اما من جور ديگهاي فكر ميكنم. يه عكاس ياد ميگيره كه از بين اتفاقهاي پيشپا افتاده و معمولي اطرافش كه همه ميبينن و بهراحتي از كنارش ميگذرن، سوژهش رو شكار كنه. بد نيست بدوني فن عكاسي رو تو ميتوني بيرون كلاس و دانشگاه هم ياد بگيري؛ اما در دانشگاه، سعي ميشه اين ديد هنري در دانشجوها تقويت بشه. آقاي تيزبين دستش را روي شانههايم گذاشت و با هم بهطرف يكي از عكسهايي كه روي سينهي ديوار بود، رفتيم. عكس: زهره صابري دنيايي پر از روشنايي آقاي تيزبين، جلوي اين عكس ايستاد و گفت: اسم اين عكس «بهسوي نور» است. خانم «زهره صابري» با اين عكس در مع, ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خانه فیروزهای > یاسمن رضائیان:جهان در روزهای ابتدای آفرینش چه شکلی داشت؟ نظریهی انفجار بزرگ میگوید که جهان ۱۵ میلیارد سال پیش بهوجود آمده است. آیا این حرف درست است؟ ما نميدانيم تو در همين زمان يا چه مدت قبل يا بعد از اين تاريخ جهان را آفريدهاي. تمام حساب و كتابهاي ما بر پايهي علم و آمار است و شايد گاهي غافل ميشويم كه تو آفريدههايت را از عدم آفريدهاي. تو ميدانستي جهان را خواهي آفريد و اين يعني زماني كه جهان در عدم بهسر ميبرده، شايد بشود گفت كه يكجورهايي در مرحلههايي از آفرينش بوده است. ميگوييم اين درخت 50 سال عمر دارد و اين عمارت متعلق به قرن 17 است. ما براي آفرينش هرچيزي زمان قائل ميشويم چون نميتوانيم نبود زمان را درك كنيم. نميدانيم بينهايت چهطور اتفاقي است و وقتي ميگوييم ازلي و ابدي، ذهنمان درگير ميشود و آخر هم به نتيجه نميرسد. ميپرسيم ابد يعني تا كي؟ جالب است ميخواهيم بيزماني را هم با زمان اندازه بگيريم و درك كنيم. * * * نظريهاي وجود دارد كه از وحدت زمان حرف ميزند. ميگويد گذشته و آينده، تنها موضوعي ذهني است و حقيقت اين است كه همهچيز در زمان حال اتفاق ميافتد. ميگويد همهچيز روي يك خط زماني پيش ميرود. با اين حساب من و اقوام ماد با هم در يك زمان زندگي ميكنيم و امروز همان روزي است كه نسلهاي بعد در سالهاي آينده خواهند ديد. من بارها به اين نظريه فكر كردهام. چيزي شبيه به درك بينهايت است. نميشود تصورش را كرد و همين به تصوير در نيامدن، آن را جذاب ميكند. شبها حقيقتهاي زيادي از جهانِ پر رمز و راز سراغم ميآيد. گاهي در حال خواندن كتابي هستم و به جملهاي ميرسم كه مرا بيمقدمه از جا بلند ميكند. آن زمان است كه حقيقتها سراغم آمدهاند و ديگر نميتوانم روي هيچ موضوعي غير از آن تمركز كنم. كتابخانهي من پر از كتابهاي نيمهخواندهاي است كه تكجملهاي در آنها حقيقت را به يادم آورده است، بعد ذهنم را به دورها برده و ديگر برنگردانده تا خواندن كتاب را به پايان برسانم. * * * جهان پر از ناگفتهها، ناديدهها و رازهاي سربهمهر است. دنياي تو جاي خوبي براي زندگي است. هميشه موضوعي وجود دارد كه بشود به آن فكر كرد و رازي هست كه از تصور بودنش ته دلم خالي ميشود. با همهي اين شگفتيها، ديگر دوست ندارم, ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - هرچیزی که عمرش برای ما تمام میشود، عمر دیگری را آغاز میکند یا بازیافت میشود و به زندگی برمیگردد و یا در طبیعت منتظر میماند تا عمرش تمام شود. منابع مطالعاتی محیطزیستی از مدت زمان تجزیهي مواد مختلف در طبیعت برآوردهای گوناگوني دارند که گاهی اندکی با هم متفاوت است. در اينجا به برخی از آن نگاهي مياندازيم. - يك بطري شيشهاي ميتواند، يك ميليون سال در محیطزیست باقي بماند. - طول زمان تجزیهی فلزات، دست کم ۹۵ سال و آلومینیم ۵۰۰ سال است. - طبيعت یک تا پنج سال براي تجزيهي يك نخ سيگار فيلتردار زمان نياز دارد. - يك بطري پلاستيكي رها شده، حداقل به چهار قرن زمان نياز دارد تا بهطور كامل از زمين محو شود. - تجزيهي يك كارت تلفن دست كم 1000سال طول ميكشد. - قوطیهای کنسرو ۲۰۰ سال، چرم ۱۰۰ سال، پوشک بچه۵۰ سال و لیوانهای یکبار مصرف هم ۵۰ سال در طبیعت میمانند. - طبيعت براي تجزيهي كاغذ سه تا چهار ماه زمان نياز دارد. - تجزيهي يك قوطي آلومينيومي زماني بين 20 تا 100 سال طول میکشد. - طبيعت براي تجزيهي آدامس پنج سال زمان نياز دارد. و در انتها یادآوری میکنیم اگر يك كيلو شيشه را بازيافت كنيم، انرژياي معادل 9 لامپ 100 وات در يك ساعت ذخيره ميشود. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - ترجمهی پگاه شفتی:به عادتهای بد عادت کردهای؟ ترک آنها سخت است؟ اما این تو را متمایز نمیکند چون هرکسی میتواند عادت بد داشته باشد! چیزی که تو را متمایز میکند، چگونگی رودررویی با این عادتهاست و نحوهی کنترل و دور ریختنشان. اگر هرکدام از این عادتها در زندگی تو خللی بهوجود آورده، تعطیلات زمان مناسبی برای دور ریختن آنهاست. هم تمرکز کافی داری و هم وقت کافی. برای عادتکردن به وضعیت جدید و تا حدی عقبراندن عادتهای قبلی، هر انسانی به سی روز زمان نیاز دارد. پس یک یا دو تا از این راهکارها را انتخاب کن و آنها را در یک فرصت سیروزه تکرار کن. بعد از سی روز تو ميتوانی به آن جنبهی ناخوشایند وجودت غلبه کنی، پس حالا دوتای دیگر را انتخاب کن: غر نزن و کلمههای درست انتخاب کن! حتماً از غرغرو بودن خودت یا اطرافیانت بهستوه آمدهای. غرزدن عادت بد خیلی از ماست. چهطور باید غرزدن را از بین برد؟ با کلمه! فقط با چند کلمه و جملهی شادیبخش میتوانی راه غرزدن خودت و اطرافیانت را ببندی. بیشتر ما وقتی کسی حالمان را میپرسد میگوییم خوبیم یا بد نیستیم. اما همین دو جملهی ساده میتواند سرآغازی برای شکوه و شکایت باشد. پس این تمرین را از امروز شروع کن. در جواب سؤال حالت چهطور است، بهجای کلمههای معمولی و پیش پاافتاده کلمات امیدبخش و شاد بگو. مثلاً: عالی هستم. بینظیرم. وقتی مخاطب با تعجب از تو پرسید چهطور؟ جواب تو این است: هم خودم و هم خانوادهام سالم هستیم و در امنیت زندگی میکنیم. دلیلی برای عالی نبودن ندارم. مطمئن باش با این دو جمله، تو فضا را پر از شادی و امید ميكنی. حالا غرغر راهی به این فضا ندارد. یک کار جدید! کارهای تکراری و بیفایده ما را به خودشان آویزان میکنند. جلوی رشد و پر و بالمان را میگیرند. پس از امروز به جای کارهاي تکراری و بیفایده مثل زياد نشستن پاي تلویزیون یا بيحساب مشغول بازی رایانهای بودن یک کار جدید انجام بده. با خودت قرار بگذار که هر روز یک تجربهی جدید کسب کنی، چه کوچک مثل باز کردن سرصحبت با نوجواني ناآشنا در ایستگاه اتوبوس يا مترو و یا بزرگ مثل درستکردن یک کیک غولپیکر یا شیرینی فرانسوی. کارهای جدید روح را پرواز میدهند و دریچههای تازهای از زندگی را به ما نشان میدهند. خوبی کن! خوبی را از دور نگاهکردن, ...ادامه مطلب
نيايش خدای روزهای آبی کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خانه فیروزهای>بلند نوین:تو به من گنجهایی آبی رنگ دادهایاز این بابت از تو سپاسگزارم اگرچه آبی کمی مرا غمگین میکند اما به داشتن این گنجها میارزد * * * دوستت دارم خدای دریاها و خدای آسمانها و خدای مادر مهربانم با چشمهایی که از شدت آبیبودن هم آسمان و هم دریاست! Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
وقتي وسايل زندگي متفاوت ميشوند هوشمندهای دور و بر ما! کودک و نوجوان > دانش - پگاه شفتی:ما در دنیای هوشمندها زندگی میکنیم. گویی همهی وسایل و ابزارها دارند هوشمند میشوند؛ گوشیها، ماشینها و حتی لباسها. خب، پس كمكم بايد عادت كنيم كه به هر چه در اطرافمان نگاه ميكنيم، دنبال نشانههاي هوشمند بودن در آنها هم بگرديم. اينبار هوشمندي را نه در ابزاركهاي تازه، بلكه در وسايلي جستوجو ميكنيم كه از قديم وجود داشتهاند و ما هم با آنها آشنا بودهايم. قلك آمارگير! پولت را در اين قلك مياندازي و بدون اينكه به شكستنش نياز باشد، ميفهمي چهقدر ذخيره كردهاي. هربار كه يك سكه در شكاف ميان گوشهاي قلك بيندازي، قلك رقم كل سكهها را روي نمايشگرش مينويسد. اين وسيله جان ميدهد براي كساني كه حساب پساندازشان را ندارند و همين ندانستن باعث ميشود انگيزهي چنداني براي انداختن پول به درون قلك نداشته باشند. يك نمايشگر، يك باتري ساده و يك پردازشگر نهچندان پيچيده ميتواند بانك كوچكي راه بيندازد براي كساني كه ميخواهند پساندازشان را از سكهها شروع كنند. ميز شارژري! اگر از آن آدمهايي هستيد كه از سيم وسايل برقي متنفريد و مدام دوست داريد سيمها را پشت وسيلهاي مخفي كنيد، اين ميز هوشمند، مناسب شماست. اين ميز در واقع يك شارژر است و به محض اينكه گوشي هوشمند را رويش بگذاريد شروع به شارژكردن ميكند. روي سطح ميز يك دايرهي كوچك برش خورده و اين دايره همان شارژر بدون سيم است. برق از طريق سيمي كه در داخل اين ميز تعبيه شده و ديده نميشود به اين دايره ميرسد. انتهاي سيم از پايهي ميز بيرون ميآيد و به پريز وصل ميشود. سيم كاملاً ظريف است و فقط كساني كه دقت بالايي دارند ميتوانند آن را ببينند. سطل بوگير! اين سطل هوشش را با جلوگيري از پخش بوي بد در خانه نشان ميدهد. لايههاي دروني و بيروني اين سطل اجازه ميدهند هوا در آن جريان پيدا كند. قسمت پاييني اين سطل به صورت مشبك طراحي شده تا هوا حتي در سطح زيرين سطل هم جريان داشته باشد و اين راز بوگير بودن اين سطل است. در كنار همهي اينها مواد بهكار رفته در آن، از مواد دوست با محيط زيست بهشمار ميآيند. تي چندكاره! البته قبل از اينكه تي بكشد، ميتواند وجب به وجب همهجا را جارو بزند. اين جاروي مكعبي، هيچ نقطهاي را از قلم نمياندازد و بعد ا, ...ادامه مطلب