دو شعر از فاطمه سالاروند
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - ما دو بیگانه بودیم
در اتوبوس شیراز - تهران، صبح فردا دو تا دوست
و به اميد ديدار بعدي
رفتم و رفت
مقصد من خيابان حافظ
مقصد او خيابان سعدي
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رأس ساعتِ طلوع
آفتاب ميدمد
بدون تنبلي
روز ميرسد
بيدقيقهاي معطّلي
كار ميكنند
بيدرنگ
ابر و باد
رودخانه و گياه و سنگ
رنگها به وقت
ميشوند سبز و سرخ و زرد
ماه ميرسد به موقع و بدون ديركرد
در زمين
هيچ ذرّهاي به فكر خواب نيست
كار و بار اين اداره
بيحساب و بيكتاب نيست
مراقبت از کودک...برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان koodakan بازدید : 202